مي خواهمت چنان كه شب خسته خواب را مي جويمت چنان كه لب تشنه آب را
محو توام چنان كه ستاره به چشم صبح يا شبنم سپيده دمان آفتاب را
بي تابم آنچنان كه درختان براي باد يا كودكان خفته به گهواره تاب را
بايسته اي چنان كه تپيدن براي دل يا آنچنان كه بال پريدن عقاب را
حتي اگر نباشي،مي آفرينمت
چونان كه التهاب بيابان، سراب را
اي خواهشي كه خواستني تر ز پاسخي با چون تو پرسشي، چه نيازي جواب را؟
برچسبها: قيصر امين پور
.: Weblog Themes By Pichak :.